23 ماهگی بازم رفتیم جزن آخه من عاشق اونجا بودم و زود زود دلم برای اونجا تنگ می شد اینقدر بی قراری کردم تا مامان راضی شد مارو ببره و باز بازی و شادی و دیدن دوست خوبم رامان. من از حموم اومدم و در حال سشوار کشیدن هستم ... نویسنده : مامان شیدا 14:28 #مامان #بازی 30 بهمن 1399 101 1 0 ادامه مطلب